زیارت از دو منظر عمده قابل تامل و بحث است :
1) از نگاه علم کلام ؛ زیرا اعتقاد به امامت و پیوند قطعی و ناگسستنی میان امام و امت از منظر مباحث کلامی و اعتقادی ایجاب می کند که انسان همواره خود را در آستان پیامبر و اهل بیت او بداند و این گرایش از اعتقاد قلبی و از جایگاه ایمان برخواسته است و در قالب زیارت ظهور می کند .
2) علم فقه : یکی از مسائل فقهی و از جمله واجبات و فروع دین از منظر شیعه و بسیاری از مسلمین ، بحث تولی و تبری است که در روایات فراوانی در انتهای کتاب الحج در کتب فقهی از آن بحث می شود .
امام حسن مجتبی (ع) : هَلاکُ الْمَرْءِ فى ثَلاث: اَلْکِبْرُ، وَالْحِرْصُ، وَالْحَسَدُ ؛ فَالْکِبْرُ هَلاکُ الدّینِ، وَبِهِ لُعِنَ إبْلیسُ وَ الْحِرْصُ عَدُوّ النَّفْسِ، وَبِهِ خَرَجَ آدَمُ مِنَ الْجَنَّةِ. وَالْحَسَدُ رائِدُ السُّوءِ، وَمِنْهُ قَتَلَ قابیلُ هابیلَ.
هلاکت و نابودى هر شخص در سه چیز است: تکبّر، حرص، حسد. تکبّر
سبب نابودى دین و ایمان شخص مى باشد و به وسیله تکبّر شیطان ـ با آن همه
عبادت ملعون گردید. حرص و طمع دشمن شخصیّت انسان است، همان طورى که حضرت
آدم (ع) به وسیله آن از بهشت خارج شد. حسد سبب همه خلاف ها و
زشتى ها است و به همان جهت قابیل برادر خود هابیل را به قتل رساند.
امام حسن مجتبی (ع) : عجِبْتُ لِمَنْ یُفَکِّرُ فى مَأکُولِهِ کَیْفَ لایُفَکِّرُ فى مَعْقُولِهِ، فَیَجْنِبُ بَطْنَهُ ما یُؤْذیهِ، وَیُوَدِّعُ صَدْرَهُ ما یُرْدیهِ.
تعجّب مى کنم از کسى که در فکر خوراک و تغذیه جسم و بدن هست ولى درباره
تغذیه معنوى روحى خود نمى اندیشد، پس از غذاهاى فاسد شده و خراب دورى مى
کند. و عقل و قلب و روح خود را کارى ندارد ـ هر چه و هر مطلب و برنامه اى
به هر شکل و نوعى باشد استفاده مى کند.
امام حسن مجتبی (ع) : وَ اعْمَلْ لِدُنْیاکَ کَأنَّکَ تَعیشُ أبَداً، وَ اعْمَلْ لاِخِرَتِکَ کَأنّکَ تَمُوتُ غدَاً .
در دنیا چنان برنامه ریزى کن مثل آن که مى خواهى همیشه دوام داشته باشى، و نسبت به آخرت به نوعى حرکت و کار کن مثل این که فردا خواهى مُرد
یکی از نکات مهمی که امروزه خیلی از مردم باهاش درگیرن ، عصبانیت های روزمره و در طی روز هست که اینقدر این مطلب شایع شده که داره تبدیل به یه ضرب المثل میشه که میگیم « مردم اعصاب ندارن » شاید این عصبانیت ها دلایل متعدی داشته باشه ولی یکی از شایع ترین دلایل اون اختلالات خواب افراد است خواب نقش مهمی در زندگی انسانها داره و سلامت بیداری ما تا حدود زیادی در گرو خواب خوب و کافی است.
به همین خاطر به نظرم رسید ببینم معصومین درباره انواع خواب و آداب خواب ، چی فرمودند .
یکی از نکات اساسی در مورد خواب زمان آون هست که در روایات و سیره بزرگان به اون خیلی تاکید شده و امروزه هم روانشناسان خیلی روی اون تاکید می کنن .
قرآن کریم به صورت صریح از شب به عنوان زمان آرامش نام میبره و در آیات متعدد به این معنا اشاره داره از جمله می توان به دو آیه زیر اشاره کرد :
1) «فَالِقُ الْاصْبَاحِ وَ جَعَلَ الَّیْلَ سَکَنًا وَ الشَّمْسَ وَ الْقَمَرَ حُسْبَانًا ؛ او شکافنده صبح است و شب را مایه آرامش، و خورشید و ماه را وسیله حساب قرار داده است»( انعام 96)
آیت الله مکارم در تفسیر نمونه در تفسیر این آیه می فرمایند :
«این موضوع مسلم است که انسان در برابر نور و روشنایى تمایل به تلاش و کوشش دارد، جریان خون متوجه سطح بدن مىشود، و تمام سلولها آماده فعالیت مىگردند، و به همین دلیل خواب در برابر نور چندان آرامبخش نیست، ولى هر قدر محیط تاریک بوده باشد خواب عمیقتر و آرامبخشتر است، زیرا در تاریکى خون متوجه درون بدن مىگردد و به طور کلى سلولها در یک آرامى و استراحت فرو مىروند، به همین دلیل در جهان طبیعت نه تنها حیوانات بلکه گیاهان نیز به هنگام تاریکى شب به خواب فرو مىروند و با نخستین اشعه صبحگاهان جنب و جوش و فعالیت را شروع مىکنند، به عکس دنیاى ماشینى که شب را تا بعد از نیمه بیدار مىمانند، و روز را تا مدت زیادى بعد از طلوع آفتاب در خواب فرو مىروند، و نشاط و سلامت خود را از دست مىدهند.»
2) «هُوَ الَّذی جَعَلَ لَکُمُ اللَّیْلَ لِتَسْکُنُوا فیهِ وَ النَّهارَ مُبْصِراً »(یونس 67)( او همان است که شب را براى شما بیافرید که در آن بیارمید و روز را روشن ساخت)
آرامش و سکون که هدف از آفرینش شب قرار داده شده یک واقعیت مسلم علمى است که دانش امروز آن را به ثبوت رسانده، پردههاى تاریکى نه تنها یک وسیله اجبارى براى تعطیل فعالیتهاى روزانه است، بلکه اثر مستقیمى روى سلسله اعصاب و عضلات آدمى و سایر جانداران دارد و آنها را در حالت استراحت و خواب و سکون فرو مىبرد، و چه نادانند مردمى که شب را به هوسرانى زنده مىدارند و روز را- مخصوصا صبحگاهان نشاطانگیز را- در خواب فرو مىروند و به همین دلیل همواره اعصابى نامتعادل و ناراحت دارند
ادامه دارد ...
اگه میبینید امروز این همه گرفتاری تو جامعه ما زیاد شد و اینکه ما تو خیلی از مسائل مشکل داریم از زندگی فردی گرفته تا زندگی خانوادگی و اجتماعی و تو عرصه های گوناگون فرهنگی ، اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی گاهی دچار بحران هستیم و خیلی از مواقع هر کاریم میکنیم نمیتونیم ازش رها بشیم و حتی در برخی از موارد هر چی جلوتر میریم گرفتاری هامون بیشتر میشه و زندگی میشه مثل یه باتلاقی که هر چی جلوتر میریم بیشتر توش فرو میریم ، بخاطر اینه که از معارف قرآن و اهل بیت فاصله گرفتیم و زندگی هامون دیگه زندگی قرآنی و اهل بیتی نیست و از قران به خوندنش (که البته خیلیامون اونم نداریم)و از اهل بیت به گریه کردن براشون اکتفا کردیم و فکر کردیم قرآن برا مرده ها و برای گرم کردن مراسمات ترحیمه و اهل بیت فقط تو محرم صفر باید به یادشون باشیم و تو مراسمات سینه زنی و رضه شرکت کنیم و اگه این کارو کردیم دیگه شاهکار کردیم ، غافل از اینکه قران برای زندگی کردن هستش و اهل بیت بهترین الگوهای قرانی برای ما که باید در لحظه لحظه زندگی از اونها سر مشق بگیریم ، که به فرموده قرآن هر چقدر که از این مسیر فاصله بگیریم دچار گرفتاری و مشکلات میشیم (وَمَنْ أَعْرَضَ عَنْ ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَةً ضَنْکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَةِ أَعْمَی و هر کس از یاد من دل بگرداند در حقیقت زندگى تنگ [و سختى] خواهد داشت و روز رستاخیز او را نابینا محشور مى کنیم (۱۲۴طه) ) حالا برا اینکه ما از این دسته نباشیم چاره اش اینه که در مرحله اول با این مسیر آشنا بشیم چون بدون آدرس نمیشه راه رو طی کرد و این آشنایی هم یه دفعه و در آن برا انسان به دست نمیاد بلکه باید در طی زمان و مرحله به مرحله به دست بیاره ، برا همین من به این فکر افتادم که هر رو به اندازه وسع و توانم از آیات و روایات پر کاربرد تو وبلاگ بذارم که اگه دوست داشته باشید میتونی استفاده بکنید . با تشکر